lمهتا جونlمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

مهتا دختری بی همتا

الکی....

            من فقط عاشق اینم روزهایی که با تو تنهام کار و بار زندگیمو بذارم برای فردام ......        من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافه ام بشینم یه گوشه دنج موهای تو رو ببافم ....           عاشق اون لحظه ام که پشت پنجره بشینم حواست به من نباشه دزدکی تو رو ببینم .... ...
20 مهر 1393

کتابهای درسی مهتا !!!

               از طرف مهد چند جلد کتاب بهمون دادن تا بریم و جلد کنیم و برچسب بزنیم .... با مهتا گلی رفتیم جلد کتاب و برچسب خریدیم ...بعد با کمک بابا یاسر و مهتا کتابها رو جلد کردیم و برچسب زدیم .... کلی لذت بردم از این کار یاد دوران مدرسه خودم افتادم ..... بقیه عکسها در ادمه مطلب            این هم کتابهای خانوم گلی ما جلد شده و برچسب زده :                             &nb...
20 مهر 1393

روز جهانی کودک ...

                                   روز جهانی کودک توی مهد جشن داشتن و کلی بهشون خوش گذشته بود ..بعد از ظهر همراه هم رفتیم کتابخونه بهمن و برای هدیه یه مجموعه کتاب 6 جلدی برای مهتا خانومی گرفتیم ... آخه هدیه مورد علاقه مهتا کتاب و cd هستش که من بیشتر سعی میکنم کتاب بخرم براش .... بعد از خرید کتاب از جلوی پاساژی که بیشتر برای مهتا خرید میکنیم داشتیم رد میشدیم که مهتا گفت نمیخوای برام لباس بخری ؟ دیگه رفتیم و  یه لباس خوشمل هم برای دخملی گرفتیم .... این هم هدایا...
17 مهر 1393

یک اتفاق بد توی یه روز خوب ...

            روز چهارشنبه 9 مهرماه توی مهد الینا جشن بود ما هم همراه خاله شیدا و الینا و عمو رفتیم .... مهد الینا توی اداره جهاد کشاورزی هستش که حیاطش یه محوطه بزرگ و سرسبزه ... همه والدین زیر انداز پهن کرده بودن و برنامه براشون اجرا میشد ... خیلی با صفا بود والدین با بچه ها بازی های گروهی میکردن مثل طناب کشی و عموزنجیر باف و قطارر بازی و .... هم به بچه ها خوش گذشت هم به بزرگترها که یه فرصت پیدا کرده بودن یاد بچگیهای خودشون بکنن . بابا ها رفتن بلال درست کردن و بقیه هم سر گرم بودن آخر برنامه آش هم بهمون دادن  . بقیه در ادمه مطلب        &nbs...
15 مهر 1393

گزارش استعداد یابی ...

چند وقت بود که دوست داشتم از مهتا یه تست هوش بگیرم تا اینکه مدیر مهد اعلام کرد که از طرف یکی از موسسه های معروف قراره بیان داخل مهد و از بچه هایی که علاقه دارن تست بگیرن ...منهم موافقت کردم . تست توی دو روز متوالی انجام میشد .. بدون حضور والدین .البته چون این تست داخل فضای مهد بود خوشبختانه بچه ها دقدقه نا آشنایی با محیط رو نداشتن و خیلی راحت با قضیه کنار میومدن ... مهتا گلی ما هم خیلی زود با خانومی که  مسئول این کار بود دوست شد و کاملا راحت به سوالها پاسخ میداد ... البته من حضور نداشتم طبق گفته های خودش و مربیشون متوجه شدم .... بقیه در ادامه مطلب چند وقت بود که دوست داشتم از مهتا یه تست هوش بگیرم تا اینکه مدیر مهد اعلام کرد ...
7 مهر 1393

شمال شهریور 93

                                  چند وقتی بود که تصمیم داشتیم همراه خواهر وبرادرهای من دسته جمعی بریم شمال ولی برنامه مون باهم جور نمیشد ... تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتیم روز جمعه 21 شهریور ماه حرکت کنیم . بقیه در ادامه مطلب چند وقتی بود که تصمیم داشتیم همراه خواهر وبرادرهای من دسته جمعی بریم شمال ولی برنامه مون باهم جور نمیشد ... تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتیم روز جمعه 21 شهریور ماه حرکت کنیم . دایی امیر و امید صبح زود حرکت کردن و ما هم چون بابا یاسر کنکور ارشد داشت...
1 مهر 1393
1